سليمان از سخن او لبخند زد و گفت: اى پروردگار من، مرا وادار تا سپاس نعمت تو را كه بر من و پدر و مادر من ارزانى داشتهاى به جاى آورم و كارهاى شايستهاى كنم كه تو خشنود شوى، و مرا به رحمت خود در شمار بندگان شايستهات درآور
ديدم كه خود و مردمش به جاى خداى يكتا آفتاب را سجده مىكنند. و شيطان اعمالشان را در نظرشان بياراسته است و از راه خدا منحرفشان كرده است، چنان كه روى هدايت نخواهند ديد
چون قاصد نزد سليمان آمد، سليمان گفت: آيا مىخواهيد به مال مرا يارى كنيد؟ آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است. نه، شما به هديۀ خويش شادمان هستيد
و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو مىآورم. چون آن را نزد خود ديد، گفت: اين بخشش پروردگار من است، تا مرا بيازمايد كه سپاسگزارم يا كافر نعمت. پس هر كه سپاس گويد براى خود گفته است و هر كه كفران ورزد پروردگار من بىنياز و كريم است
گفتندش: به صحن قصر درآى. چون بديدش پنداشت كه آبگيرى ژرف است. دامن از ساقهايش برگرفت. سليمان گفت: اين صحنى است صاف از آبگينه. گفت: اى پروردگار من، من بر خويشتن ستم كردهام و اينك با سليمان در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم
گفتند: به خدا سوگند خوريد كه بر او و كسانش شبيخون زنيم. و چون كسى به طلب خونش برخيزد، بگوييم: ما به هنگام هلاكت كسان او آنجا نبودهايم، و ما راست گفتاريم
يا آن كسى كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان برايتان آب فرستاد، و بدان بوستانهايى خوشمنظر رويانيديم كه شما را توان رويانيدن درختى از آن نيست. آيا با وجود اللّٰه خداى ديگرى هست؟ نه، آنها مردمى هستند از حق منحرف
يا آن كه زمين را آرامگاه ساخت و در آن رودها پديد آورد و كوهها، و ميان دو دريا مانعى قرار داد. آيا با وجود اللّٰه خداى ديگرى هست؟ نه، بيشترينشان نمىدانند
يا آن كه درمانده را چون بخواندش پاسخ مىدهد و رنج از او دور مىكند و شما را در زمين جانشين پيشينيان مىسازد. آيا با وجود اللّٰه خداى ديگرى هست؟ چه اندك پند مىگيريد
يا آن كه شما را در تاريكيهاى بيابان و دريا راه مىنمايد، و آن كه پيش از باران رحمتش بادها را به مژده مىفرستد. آيا با وجود اللّٰه خداى ديگرى هست؟ اللّٰه برتر است از هر چه شريك او مىسازند
يا آن كه مخلوقات را مىآفريند سپس آنها را باز مىگرداند، و آن كه از آسمان و زمين به شما روزى مىدهد. آيا با وجود اللّٰه خداى ديگرى هست؟ بگو: اگر راست مىگوييد، برهان خويش بياوريد
و كوهها را بينى، پندارى كه جامدند، حال آنكه به سرعت ابر مىروند. كار خداوند است كه هر چيزى را به كمال پديد آورده است. هرآينه او به هر چه مىكنيد آگاه است