اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد. بعضى از آيهها محكماتند، اين آيهها أم الكتابند، و بعضى آيهها متشابهاتند. امّا آنها كه در دلشان ميل به باطل است، به سبب فتنهجويى و ميل به تأويل از متشابهات پيروى مىكنند، در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمىداند. و آنان كه قدم در دانش استوار كردهاند مىگويند: ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمىگيرند
در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مىجنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مىديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحبنظران را در اين عبرتى است
در چشم مردم آرايش يافته است، عشق به اميال نفسانى و دوست داشتن زنان و فرزندان و هميانهاى زر و سيم و اسبان داغ برنهاده و چارپايان و زراعت. همۀ اينها متاع زندگى اين جهانى هستند، در حالى كه بازگشتنگاه خوب نزد خدا است
بگو: آيا شما را به چيزهايى بهتر از اينها آگاه كنم؟ براى آنان كه پرهيزگارى پيشه كنند، در نزد پروردگارشان بهشتهايى است كه نهرها در آن روان است. اينان با زنان پاكيزه، در عين خشنودى خدا، جاودانه در آنجا خواهند بود. و خدا از حال بندگان آگاه است
هر آينه دين در نزد خدا دين اسلام است. و اهل كتاب راه خلاف نرفتند، مگر از آن پس كه به حقّانيّت آن دين آگاه شدند، و نيز از روى حسد. آنان كه به آيات خدا كافر شوند، بدانند كه او به زودى به حسابها خواهد رسيد
اگر با تو به داورى برخيزند بگوى: من و پيروانم در دين خويش به خدا اخلاص ورزيديم. به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم به خدا اخلاص ورزيدهايد؟ اگر اخلاص ورزيدهاند پس هدايت يافتهاند و اگر روىگردان شدهاند، بر تو تبليغ است و بس، و خدا بندگان را مىبيند
بگو: بار خدايا، تويى دارندۀ مُلك. به هر كه بخواهى مُلك مىدهى و از هر كه بخواهى مُلك مىستانى. هر كس را كه بخواهى عزت مىدهى و هر كس را كه بخواهى ذلت مىدهى. همۀ نيكيها به دست توست و تو بر هر كارى توانايى
از شب مىكاهى و به روز مىافزايى و از روز مىكاهى و به شب مىافزايى. زنده را از مرده بيرون مىآورى و مرده را از زنده. و به هر كه بخواهى بىحساب روزى مىدهى
نبايد مؤمنان، كافران را به جاى مؤمنان به دوستى برگزينند. پس هر كه چنين كند او را با خدا رابطهاى نيست. مگر اينكه از آنها بيمناك باشيد. و خدا شما را از خودش مىترساند كه بازگشت به سوى اوست
روزى كه هر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر بيند، آرزو كند كه اى كاش ميان او و كردار بدش فاصلهاى بزرگ بود. خداوند شما را از خودش مىترساند. و خدا به بندگانش مهربان است
چون فرزند خويش بزاد، گفت: اى پروردگار من، اين كه زاييدهام دختر است - و خدا به آنچه زاييده بود داناتر است - و پسر چون دختر نيست. او را مريم نام نهادم. او و فرزندانش را از شيطان رجيم در پناه تو مى آورم
پس پروردگارش آن دختر را به نيكى از او بپذيرفت. و به وجهى پسنديده پرورشش داد و زكريا را به سرپرستى او گماشت. و هر وقت كه زكريا به محراب نزد او مىرفت، پيش او خوردنى مىيافت. مى گفت: اى مريم، اينها براى تو از كجا مىرسد؟ مريم مىگفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر كس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد
پس هم چنان كه در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان ندايش دادند: خدا تو را به يحيى بشارت مىدهد. او كلمۀ خدا را تصديق مى كند و خود مهترى است بيزار از زنان و پيامبرى است از شايستگان
گفت: اى پروردگار من، براى من نشانهاى پديدار كن. گفت: نشان تو اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛ و پروردگارت را فراوان ياد كن و در شبانگاه و بامداد او را بستاى
اينها از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مىكنيم. و گر نه آن گاه كه قرعه زدند تا چه كسى از ميانشان عهدهدار نگهدارى مريم شود، و آن گاه كه كارشان به نزاع كشيد، تو در نزدشان نبودى
مريم گفت: اى پروردگار من، چگونه مرا فرزندى باشد، در حالى كه بشرى به من دست نزده است؟ گفت: بدين سان كه خدا هر چه بخواهد مىآفريند. چون ارادۀ چيزى كند به او گويد موجود شو، پس موجود مىشود
و به رسالت بر بنى اسرائيلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود، و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم. و به فرمان خدا مرده را زنده مىكنم. و به شما مىگويم كه چه خوردهايد و در خانههاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانههاى حقانيت من است
تورات حاضر را تصديق مىكنم و پارهاى از چيزهايى را كه بر شما حرام شده حلال مىكنم. با نشانى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. از خداى بترسيد و از من اطاعت كنيد
چون عيسى دريافت كه به او ايمان نمىآورند، گفت: چه كسانى در راه خدا ياران منند؟ حواريان گفتند: ما ياران خداييم. به خدا ايمان آورديم. شهادت ده كه ما تسليم هستيم
آن گاه خدا گفت: اى عيسى، من تو را مىميرانم، و به سوى خود برمىگزيند آورم، و از كافران دور مىسازم، و تا روز قيامت آنان را كه از تو پيروى كنند فراز كافران قرار خواهم داد. سپس بازگشت همۀ شما به سوى من است و من در آنچه اختلاف مىكرديد ميانتان حكم مىكنم
از آن پس كه به آگاهى رسيدهاى، هر كس كه دربارۀ او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم
بگو: اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمهاى كه پذيرفتۀ ما و شماست پيروى كنيم: آنكه جز خداى را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او نسازيم و بعضى از ما بعضى ديگر را سواى خدا به پرستش نگيرد. اگر آنان روىگردان شدند بگو: شاهد باشيد كه ما مسلمان هستيم
هان اى اهل كتاب، گرفتم كه در آنچه بدان علم داريد مجادلهتان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم نداريد مجادله مىكنيد؟ در حالى كه خدا مىداند و شما نمىدانيد
و گفتند: جز پيروان دين خود را تصديق مكنيد. بگو: هدايت، هدايت خدايى است. و اگر گويند كه به ديگران همان چيزهايى ارزانى شود كه به شما ارزانى شده است، يا اگر گويند كه فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مىايستند، بگو: فضيلت به دست خداست، به هر كه خواهد آن را عطا مىكند، كه او بخشايندۀ و داناست
از ميان اهل كتاب كسى است كه اگر او را امين شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مىگرداند، و از ايشان كسى است كه اگر امينش شمرى و دينارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند. زيرا مىگويد: راه اعتراض مردم مكه بر ما بسته است و كس ما را ملامت نكند. اينان خود مىدانند كه به خدا دروغ مىبندند
كسانى كه عهد خدا و سوگندهاى خود را به بهايى اندك مى فروشند در آخرت نصيبى ندارند و خدا در روز قيامت نه با آنان سخن مىگويد و نه به آنان مىنگرد و نه آنان را پاكيزه مىسازد. و برايشان عذابى دردآور است
و از ميان ايشان گروهى هستند كه به شيوۀ كتاب خدا سخن مى گويند، تا پنداريد كه آنچه مىگويند از كتاب خداست، در حالى كه از كتاب خدا نيست. و مىگويند كه از جانب خدا آمده و حال آنكه از جانب خدا نيامده است. و خود مىدانند كه بر خدا دروغ مىبندند
نسزد هيچ بشرى را كه خدا به او كتاب و حكمت و نبوت داده باشد، آن گاه به مردم بگويد كه بندگان من باشيد نه بندگان خدا. و حال آنكه پيامبران مىگويند: هم چنان كه از كتاب خدا مىآموزيد و در آن مى خوانيد، پرستندگان خدا باشيد
و خدا از پيامبران پيمان گرفت كه شما را كتاب و حكمت دادهام؛ به پيامبرى كه آيين شما را تصديق مىكند و به رسالت نزد شما مىآيد بگرويد و يارىاش كنيد. گفت: آيا اقرار كرديد و عهد مرا پذيرفتيد؟ گفتند: اقرار كرديم. گفت: پس شهادت دهيد و من نيز با شما از شاهدانم
بگو: به خدا و آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندان او و نيز آنچه بر موسى و عيسى و پيامبران ديگر از جانب پروردگارشان نازل شده است، ايمان آورديم. ميان هيچ يك از ايشان فرقى نمىنهيم و همه تسليم ارادۀ او هستيم
چگونه خدا هدايت كند قومى را كه نخست ايمان آوردند و به حقانيت رسول شهادت دادند و دلايل و آيات روشن را مشاهده كردند، سپس كافر شدند؟ خدا ستمكاران را هدايت نمىكند
آنان كه كافر شدند و كافر مردند، اگر بخواهند به اندازۀ همه زمين طلا دهند و خويشتن را از عذاب باز خرند، از آنها پذيرفته نخواهد شد. برايشان عذابى دردناك است و ايشان را هيچ ياورى نيست
در آنجاست آيات روشن و مقام ابراهيم. و هر كه بدان داخل شود ايمن است. براى خدا، حج آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است. و هر كه راه كفر پيش گيرد، بداند كه خدا از جهانيان بىنياز است
بگو: اى اهل كتاب، به چه سبب آنها را كه ايمان آوردهاند از راه خدا بازمىداريد و مىخواهيد كه به راه كج روند؟ و شما خود به زشتى كار خويش آگاهيد و خدا نيز از آنچه مىكنيد غافل نيست
و همگان دست در ريسمان خدا زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد: آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شديد. و بر لبۀ پرتگاهى از آتش بوديد، خدا شما را از آن برهانيد. خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مىكند، شايد هدايت يابيد
آن روز كه گروهى سپيدروى و گروهى سيهروى شوند به آنان كه سيهروى شدهاند مىگويند: آيا شما پس از ايمان آوردنتان كافر شديد؟ به سبب كافر شدنتان بچشيد عذاب خدا را
شما بهترين امتى هستيد از ميان مردم پديد آمده، كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. اگر اهل كتاب نيز ايمان بياورند برايشان بهتر است. بعضى از ايشان مؤمنند ولى بيشترين تبهكارانند
هر جا كه باشند مهر خوارى بر آنها زده شده است، مگر آنكه در امان خدا و در امان مردم باشند. و با خشم خدا قرين شدهاند و مهر بدبختى بر آنها نهادهاند، زيرا به آيات خدا كافر شدند و پيامبران را به ناحق كشتند. و اين بدان سبب بود كه عصيان ورزيدند و تجاوز كردند
آنچه اينان در اين جهان انفاق مىكنند، همانند آن است كه تندبادى سرد بر كشتزار قومى بر خويش ستمكرده بوزد، و آن كشته را نابود سازد. خدا بر آنها ستم روا نداشت. آنان خود بر خود ستم كردند
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دوست همرازى جز از همكيشان خود مگيريد، كه ديگران از هيچ فسادى در حق شما كوتاهى نمىكنند و خواستار رنج و مشقت شمايند. و كينهتوزى از گفتارشان آشكار است و آن كينه كه در دل دارند بيشتر است از آنچه به زبان مىآورند. آيات را برايتان آشكار ساختيم، اگر به عقل دريابيد
آگاه باشيد كه شما آنان را دوست مىداريد و حال آنكه آنها شما را دوست ندارند. شما به همۀ اين كتاب ايمان آوردهايد. چون شما را ببينند گويند: ما هم ايمان آوردهايم. و چون خلوت كنند، از غايت كينهاى كه به شما دارند سرانگشت خويش به دندان گزند. بگو: در كينۀ خويش بميريد؛ هرآينه خدا به آنچه در دلهاست آگاه است
اگر خيرى به شما رسد اندوهگين شوند و اگر به مصيبتى گرفتار آييد شادمان گردند. اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزگارى كنيد از مكرشان به شما زيانى نرسد، كه خدا بر هر كارى كه مىكنند احاطه دارد
و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند يا به خود ستمى كنند، خدا را ياد مىكنند و براى گناهان خويش آمرزش مىخواهند و كيست جز خدا كه گناهان را بيامرزد؟ و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مىكردند پاى نفشرند
اگر بر شما زخمى رسيد، به آن قوم نيز هم چنان زخمى رسيده است. و اين روزگار است كه هر دم آن را به مراد كسى مىگردانيم، تا خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند بشناسد و از شما گواهان گيرد. و خدا ستمكاران را دوست ندارد
جز اين نيست كه محمد پيامبرى است كه پيش از او پيامبرانى ديگر بودهاند. آيا اگر بميرد يا كشته شود، شما به آيين پيشين خود باز مىگرديد؟ هر كس كه بازگردد هيچ زيانى به خدا نخواهد رسانيد. خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد
هيچ كس جز به فرمان خدا نمىميرد. مدت مكتوب است. هر كس خواهان ثواب اين جهانى باشد به او مىدهيم و هر كس خواهان ثواب آن جهانى باشد به او مىدهيم و شاكران را پاداش خواهيم داد
چه بسا پيامبرانى كه خدا دوستان بسيار همراه آنان به جنگ رفتند. و در راه خدا، هر چه به آنها رسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و سر فرود نياوردند و خدا شكيبايان را دوست دارد
خدا به وعدهاى كه با شما نهاده بود وفا كرد، آن گاه كه به اذن او دشمن را مىكشتيد. و چون غنيمتى را كه هواى آن را در سر داشتيد به شما نشان داد، سستى كرديد و در آن امر به منازعه پرداختيد و عصيان ورزيديد. بعضى خواستار دنيا شديد و بعضى خواستار آخرت. سپس تا شما را به بلايى مبتلا كند به هزيمت واداشت. اينك شما را ببخشود كه او را به مؤمنان بخشايشى است
آن گاه كه مىگريختيد و به كس نمىپرداختيد و پيامبر شما را از پشت سر فرامىخواند. پس به پاداش، غمى بر غم شما افزود. اكنون اندوه آنچه را كه از دست دادهايد، يا رنجى را كه به شما رسيده است، مخوريد. خدا به هر كارى كه مىكنيد آگاه است
آن گاه، پس از آن اندوه، خدا به شما ايمنى ارزانى داشت، چنان كه گروهى را خواب آرام فرو گرفت. اما گروهى ديگر كه چون مردم عصر جاهلى به خدا گمانى باطل داشتند، هنوز دستخوش اندوه خويش بودند و مىگفتند: آيا هرگز كار به دست ما خواهد افتاد؟ بگو: همۀ كارها به دست خداست. آنان در دل خود چيزى را پنهان مىدارند كه نمىخواهند براى تو آشكارش سازند. مىگويند: اگر ما را اختيارى بود اينجا كشته نمىشديم. بگو: اگر در خانههاى خود هم مى بوديد، كسانى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده است از خانه به قتلگاهشان بيرون مىرفتند. خدا آنچه را كه در سينه داريد مىآزمايد و دلهايتان را پاك مىگرداند و خدا به آنچه در دلهاست آگاه است
از ميان شما آنان كه در روز مقابلۀ آن دو گروه بگريختند، به سبب پارهاى از اعمالشان شيطان آنها را به خطا افكنده بود. اينك خداوند عفوشان كرد كه او آمرزنده و بردبار است
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همانند آن كافران مباشيد كه دربارۀ برادران خود كه به سفر يا به جنگ رفته بودند، مىگفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمىمردند يا كشته نمىشدند. خدا اين پندار را چون حسرتى در دل آنها نهاد. و خداست كه زنده مىكند و مىميراند و اوست كه اعمال شما را مىبيند
به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراكنده مىشدند. پس بر آنها ببخشاى و برايشان آمرزش بخواه و در كارها با ايشان مشورت كن و چون قصد كارى كنى بر خداى توكل كن، كه خدا توكل كنندگان را دوست دارد
خدا بر مؤمنان انعام فرمود، آن گاه كه از خودشان به ميان خودشان پيامبرى مبعوث كرد تا آياتش را بر آنها بخواند و پاكشان سازد و كتاب و حكمتشان بياموزد، هر چند از آن پيش در گمراهى آشكارى بودند
و آنان را نيز كه نفاق ورزيدند، معلوم دارد. به آنها گفته مىشد: بياييد در راه خدا كارزار كنيد يا به دفاع پردازيد. مىگفتند: اگر يقين داشتيم كه جنگى درمىگيرد، با شما مىآمديم. آنان به كفر نزديكترند تا به ايمان. به زبان چيزهايى مىگويند كه به دل اعتقاد ندارند و خدا به آنچه در دل نهفته مىدارند آگاهتر است
از فضيلتى كه خدا نصيبشان كرده است شادمانند. و براى آنها كه در پىشان هستند و هنوز به آنها نپيوستهاند خوشدلند كه بيمى بر آنها نيست و اندوهگين نمىشوند
كسانى كه مردم گفتندشان كه مردم براى جنگ با شما گرد آمدهاند، از آنها بترسيد، و اين سخن بر ايمانشان بيفزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نيكو ياورى است
پس از جنگ بازگشتند، در حالى كه نعمت و فضل خدا را به همراه داشتند و هيچ آسيبى به آنها نرسيده بود. اينان به راه خشنودى خدا رفتند و خدا را بخشايشى عظيم است
خدا بر آن نيست كه شما مؤمنان را بدين حال كه اكنون هستيد رها كند. مىآزمايد تا ناپاك را از پاك جدا سازد. و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب بياگاهاند، ولى برخى از پيامبرانش را كه خود بخواهد برمىگزيند. پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد. و اگر ايمان بياوريد و پرهيزگارى كنيد، اجرى عظيم يابيد
آنان كه در نعمتى كه خدا به آنها عطا كرده است بخل مىورزند، مپندارند كه در بخل ورزيدن برايشان خير است. نه، شر است. در روز قيامت آنچه را كه در بخشيدنش بخل مىورزيدند چون طوقى به گردنشان خواهند آويخت. و از آن خداست ميراث آسمانها و زمين و او به هر كارى كه مىكنيد آگاه است
هر آينه خدا شنيد سخن آن كسان را كه مىگفتند: خدا بينواست و ما توانگريم. گفتارشان را و نيز اينكه پيامبران را به ناحق مىكشتند، خواهيم نوشت، و گوييم: بچشيد عذاب آتش سوزان را
كسانى گفتند: ما را با خدا عهدى است كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم، مگر براى ما قربانيى بياورد كه آتش آن را بخورد. بگو: پيش از من پيامبرانى با معجزهها و آنچه اكنون مىخواهيد آمدهاند، اگر راست مىگوييد، چرا آنها را كشتيد؟
همه كس مرگ را مىچشد، و به تحقيق در روز قيامت مزد اعمال شما را به كمال خواهند داد. و هر كس را از آتش دور سازند و به بهشت درآورند به پيروزى رسيده است. و اين زندگى دنيا جز متاعى فريبنده نيست
خدا از اهل كتاب پيمان گرفت كه كتاب خدا را براى مردم آشكار سازند و پنهانش مكنند؛ ولى آنها پس پشتش افكندند و در مقابل، بهاى اندكى گرفتند. چه بد معاملهاى كردند
آنان را كه از كارهايى كه كردهاند شادمان شدهاند، و دوست دارند به سبب كارهاى ناكردۀ خويش هم مورد ستايش قرار گيرند، مپندار كه در پناهگاهى دور از عذاب خدا باشند. برايشان عذابى دردآور مهياست
آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريدهاى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار
اى پروردگار ما، شنيديم كه مناديى به ايمان فرا مىخواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. و ما ايمان آورديم. پس، اى پروردگار ما، گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را از ما بزداى و ما را با نيكان بميران
پروردگارشان دعايشان را اجابت فرمود كه: من كار هيچ كارگزارى را از شما، چه زن و چه مرد - همه از يكديگريد - ناچيز نمىسازم. پس گناهان كسانى را كه مهاجرت كردهاند و از خانههايشان رانده شدهاند و در راه من آزار ديدهاند و جنگيدهاند و كشته شدهاند، مىزدايم و آنان را در بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است داخل مىكنم. اين پاداشى است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست
بعضى از اهل كتاب به خدا و كتابى كه بر شما نازل شده و كتابى كه بر خودشان نازل شده است ايمان دارند. مطيع فرمان خدايند. آيات خدا را به بهاى اندك نمىفروشند. مزد ايشان نزد پروردگارشان است. هر آينه خدا حسابها را زود خواهد رسيد